سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
ریاضیات دنیایی بدون ریا
درباره وبلاگ


پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 33
  • بازدید دیروز: 100
  • کل بازدیدها: 158193


کد ساعت فلش




fereydoun_asrae_-_Ye_Vaghtaei_-_(IroMusic).mp3">
WeblogSkin



   دانشمندان برای نخستین بار موفق به ترسیم شکل درک شده یک عضو فانتومی در مغز شدند.اصطلاح «اندام فانتوم» (phantom limb) به حالتی اطلاق می‌شود که پس از قطع عضو ایجاد شده، فرد احساس می‌کند که آن عضو همچنان در جای خود باقی مانده و عملکرد طبیعی دارد.توهم عضو فانتوم می‌تواند پس از قطع عضو یا در افرادی که به دلیل بیماری‌های مادرزادی جوارح خود را از دست داده‌اند، رخ ‌دهد. در نتیجه فرد احساس می‌کند که عضو غایب همچنان حاضر است.

یکی از فرضیه‌های حاضر بر این اساس است که افراد دارای این عضو خیالی ایما و اشاره‌هایی را از اطرافیان خود برای آگاهی از این موضوع که عضو غایب چگونه به نظر می‌رسد، دریافت می‌کنند. فرضیه دیگر آن است که احساس کردن یک عضو نامرئی انعکاس‌دهنده فعالیت مغزی در نواحی است که بدن ما را در فضا ترسیم می‌کنند.

«ماتیو لونگو» و همکارانش در دانشگاه لندن به منظور شفاف‌سازی منشا‌های حسی جوارح فانتوم مطالعاتی را بر روی یک زن 38 ساله که به طور مادرزادی فاقد بازوی چپ بود و به طور دوره‌یی احساس می‌کرد که دارای یک دست فانتومی است، صورت دادند.

آن‌‌‌ها از این زن خواستند که دست راستش را زیر یک تخته قرار داده و نشان دهد که به نظر وی نوک و بند انگشتانش کجا قرار دارند. وی سپس این عمل را با تصور کردن این که دست چپ فانتومش نیز زیر میز قرار داشت، تکرار کرد.

مطالعات قبلی حاکی از آن بود که افراد تمایل دارند طول انگشت‌شان را از انگشست شست تا انگشت کوچک ناچیز بشمارند. این امر منعکس کننده تفاوت‌های بین‌‌ حساسیت و اندازه نواحی در غشای somatosensory مغز است که به احتمال فراوان هر انگشت را با استفاده از بازخوردهای بصری، مکانیکی و لمسی نمایش می‌دهد.

در تحقیق جدید مشخص شد که انگشت شست در مقایسه با انگشت کوچک توسط یک ناحیه بزرگتر در این غشا نشان داده می‌شود.

همان طور که انتظار می‌رفت فرد تحت مطالعه این اختلالات مشخصه‌یی را به هنگام نشان دادن ابعاد دست راستش گزارش کرد. اما وی همین اشتباهات را به هنگام توصیف دست فانتومی خود مرتکب شد که این امر بیان‌گر آن است که وی هر دو دستش را به طور همسان حس می‌کرد.

به گفته «پاتریک هاگارد»، نوعی نمایش ساختاری در مغز از یک عضو بدن که هیچ گاه وجود نداشته، وجود دارد. این بدین معناست که غشای somatosensory نیازمند ورودی حسی یا بصری برای نمایش دادن ساختار یک عضو نیست.

آگاهی از چگونگی حس کردن بدن توسط مغز می‌تواند کاربردهای دیگری نیز داشته باشد.

به گفته لونگو، مطالعات اندکی در زمینه این که افرادی که دارای اختلالات غذا خوردن هستند ممکن است به طور غیردقیق اندازه بدنشان را از روی بازخوردهای لمسی قضاوت کنند، صورت گرفته است. این نتایج می‌توانند نشان‌دهنده نوعی ارتباط بین نمایش‌های somatosensory از بدن و حس‌های آگاهانه ما در خصوص این موضوع است که بدن ما چگونه به نظر می‌رسد؟




موضوع مطلب :